چاکر اوس کریم!

۲ نظر

امروز اولین قدم در راستای رفتنو برداشتم

ثبت نام تافل!

که البته پر بود و فعلن رزرو کردم!

خدایا خودت کمکم کن که نتیجه زحمتامو بگیرم و بتونم موفق شم و اونجا بتونم یه تاثیر خیلی خیلی کوچیک روی یه گوشه ای از زندگی آدما بذارم!

خودت کمکم کن دووم بیارم این مهم ترین وسخت ترین تصمیم زندگیمه و میدونم راه سختی جلوی پامه

مقاله، پایان نامه، کاراموزی، تافل، جی ار ای، ترم بعد و درسای خفن مثل الک مغ و کوانتوم و پدیده های انتقال...! و بعد استاد پیدا کردن و اپلای و ...

ممکنه ته این راه تازه با اون همه خرج هیچ اتفاقی نیفته، هیچ جا نتونم بورس بگیرم

خدایا اینا رو مینویسم که یادم نره چه شرایطی داشتم و اگه روزی به جایی رسیدم کمکای تو یادم بمونه


۱ ۰

شراب قرمز

۲ نظر

خدایا من تورو تو لحظه هایی پیدا کردم که خیلیا تو رو تو اون لحظات گم میکنن وسط مهمونیای شلوغ، وسط مشروب خوری آدما, وسط گند زدنامون

 من وسط یه مهمونی شلوغ پلوغ و آدمایی که گالن گالن مشروب میخوردن، یکی از باحال ترین نمازای زندگیمو خوندم...

۲ ۰

بانو adele

۱ نظر
فهمیدن داریم تا فهمیدن!
الان میفهمم بانو adele وقتی میفرماید never mind I find someone like you یعنی چی...
الان میفهمم چقدراین جمله غم داره چقدر بغض توشه چقدر میشه با همین یه جمله گریه کرد...
مشکل اصلی اینه تمام معادله های زندگی من بعز از رفتن تو به هم خورده این که نمیفهمم چرا چیزی که تموم شد باید شروع میشد چرا وقتی بود من حالم خوب بود چرا سعی کردم پاک نگهش دارم حتا یه بار دستای هم رو هم نگرفتیم که پاکیش زیر سوال نره که خدا هم کمکمون کنه و بعد مث همه ی اونایی که هرکاری کردن و بعد ۴ ۵ سال با هم بودن تموم کردن ما هم همین اتفاق برامون افتاد
معادله های زندگیم به هم خورده و جواب پیدا نمیکنم برای هیچی
الف بهم گفت یکی بهتر پیدا میکنی و من دارم به این فک میکنم تا چن ماه پیش چقدر به این جمله میخندیدم و الان با شنیدن این جمله به این فک میکنم که what if i never loved again؟ واقعن اگه عاشق تشم؟ این تیکه از قلبم که کنده شده شاید هیچ وقت برنگرده...

۱ ۰

کاش هیچ وقت هیچ مویی سفید نشه و اگه شد حداقل نریزه...

۲ نظر

موهای سربابا که ریخته،

چین و چروک های ریز کنار چشماش،

دردهای پشتش و وقتایی که ماساژ میخواد...

تراژدی غم انگیزتر ازین داریم؟



۱ ۰

تهران لعنتی

۰ نظر
از خیابونایی که با هم بودنمونو یادم میارن متنفرم و این میشه تقریبن کل تهران
۰ ۱

بابای من

۰ نظر
بابا همون کسیه که بدون این که براش توضیح مبدی میفهمه 
بابا کسیه که حتا وقتی میدونه داری اشتباه میکنی کنارت وایمیسه و سعی میکنه کمکت کنه تا راهتو پیدا کنی
مجبورت نمیکنه چیزیو قبول کنی چون میدونه فایده نداره. کنارت وایمیسه و سعی می کنه چیزی که میدونه رو نشونت بده و خودت راه درستو انتخاب کنی
بابا همونیه که دقیقن وقتی فک میکنی اون قدر کار داره که توشون غرق شده، میاد کنارت میشینه و میخواد باش حرف بزنی و تو نگفنه اون همه چیزو میدونه...
تا وقتی بابای آدم کنارش باشه دیگه چی کم داره؟
بابام گفت حتا اگه برگرده هم فایده نداره چون به منی که کنارش بودم هم شک کرده در کنار همه چیزای دیگه و این آدم قابل اعتماد نیست. کسی که نتونه تعهدو قبول کنه شاید چند سال دیگه دوباره بخواد بذاره بره خودشو پیدا گنه!
بابام پرسید جس میکنی آسیب دیدی؟اعتماد به نفست کم شده؟ گفتم نه. گفت اون خوب تونسته handle کنه. آره خوب تونست.
ما دو تا آدم بودم که کنار هم قرار گرفتیم تا خیلی چیزا یاد بگیریم... 

۰ ۰

انتخاب های ما سرنوشتمان را می سازد

۰ نظر

یه جایی خوندم:

دنیا از بلا خالی نیست. هرکس زجر میکشد این که چه زجری بکشیم دست ما است. در راه خدا، در راه لذات حلال، در راه مبارزه با دین خدا، در راه گناه؟ بهترین بلا در راه خدا است که این شیرین برای شخص شیرین است. مثل زینب که پس از وقایع عاشورا گفت چیزی جز زیبایی نمی بینم.

کلن ۴ دسته از افراد بلا می کشند:

۱-اولیا خدا در راه خدا بلا میبرند. برای دفاع از دین زندان و شکنجه میبیند. بلا ترفیع درجه او است.

۲-اهل دنیا در راه لذت حلال دنیا بلا می کشند، مثلن شخص برای خانه وسیع تر زجر بیشتر می کشد. سختی هایی که برای رسیدن به دنیا میکشیم خسارت است. این ها در قیامت از بین می روند. اگر این زحمت در راه خدا بود، اثر آن باعث ترفیع درجه ما در قیامت میشد.

۳-عدی دیگر مومن گناهکار است. آبرویش میرود و این آبروریزی کفاره گناه است(مثل آمپول که کفاره  مریضی است) و جلوی گناه بیشتر را می گیرد(بازدارنده) و باید انسان خدا را برای این نوع عقوبت شکر کند زیرا که باعث کم شدن عذاب در آخرت شده است.

۴-کفار در راه مبارزه با دین خدا رنج میبرند. عذاب دنیای اینها هم مال این است  در راه خدا قرار گیرند و عذاب آخرتشان کم شود.

برنامه ای که من واسه آینده م ریختم اینه که توی دسته ی دوم باشم خیلی دارم فکر میکنم که از دسته ی دوم بیرون بیام مسیرمو ببرم به سمت دسته اول.

۰ ۰

teardrops

۲ نظر

میدونی؟

دل تنگی توی مواقعی که خیلی ضعیفی بت حمله میکنه، دل تنگی میاد چنبره میزنه روی قلبت بعد آروم آروم قلبتو بغل مبکنه و نفوذ میکنه توش. بعد مشتشو باز میکنه وناخونای زهرآلودشو فرو میکنه توی قلبت و زهرو خالی میکنه اون تو. این زهر با هرتپش قلب، پخش میشه توی کل وجودت.

میره توی پاهات و صحنه هایی که چهار تا کفش کنار هم روی پیاده روی ولیعصر راه میرفتنو یادت میاد. جهار تا پا که نصف دنیا رو گشتن و قرار بود نصف دیگه شم بگردن اما خدا نخواست. چون حتمن به نفعشون نبوده، چون خدا خیلی بیشتر از صاحب اون چهار تا کفش میدونست.

از مویرگای توی چشمت میره توی چشمات و یادت میاد چشماشو، ابروهاشو، شکستگی گوشه ابروشو، دماغش، موهاش، کل صورتش. وقتایی که قه قه میخندید، وقتایی که فکر میکرد و وقتایی که ناراحت میشد یا حتا وقتی میخواست پاچه بگیره. همه رو یادت میاد. اخمش... وقتی ابرواشو میکشید توی هم و ناراحت بود و نمیدونستی باید چیکار کنی. خودتو لوس میکردی نه مث بچه نه ساله، مث دختر بیست وسه ساله ای که داره داد میزنه لعنتی دوست دارم... و بعدش اداتو درمیاورد و عضله های صورتشو چپ و چوله میکرد و دلت غل غل میکرد... عین سماور

دا تنگی میره توی دستات... آخ... دستاش که نگرفتی هیچ وقت چون فکر میکردی رابطتو اگه پاک نگه داری، از دستش نمیدی. به خاطر خدا، به خاطر اینکه رابطت صرفن به خاطر حس باشه به خاطر همه اینا، نگرفتیشون

بعد دوباره میره توی چشمات یه اشک گنده از چشم راستت میریزه پایین، یکی دیگه از چشم چپت و یکی دیکه از راست. بعد یهو دل تنگی بار و بندیلشو جمع میکنه که بره

آخ که اگه اشک نیود

۱ ۰

یکی بیاد درستمون کنه

۲ نظر
این که آدما اونقدر بد شدن که حتا به اونایی که واقعن خوبن شک میکنم تقصیر کیه؟
اینکه با نامهربونی جواب یه پسر جوون رو میدم که آدرس میپرسه و شاید یه کم میخواد کول به نظر برسه ولی مزاحم نیست تقصیر کیه؟
۲ ۰

مزن تیشه بر ریشه و پیکرم

۰ نظر

برو ای کبوتر به یارم بگو

فتادم ز پا بی وفا بی وفا 


۱ ۰
اگر نتوانی خوب بنویسی، نمی توانی خوب فکر کنی. اگر نتوانی خوب فکر کنی، بقیه به جایت فکر خواهند کرد.
اسکار وایلد
پیوند های روزانه
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان