Too much love will kill you

امروز از کنار مسجدی رد شدم که چند سال پیش کنارش نشستیم و تو داغ کرده بودی، میخواستی بگی دوسم داری... اما نگفتی...چون فکر میکردی اشتباهه...گریه کردم 

امروز از دور دیدمت قلبم شروع کرد تاپ تاپ زدن نشستم روی پله، شل شد کل بدنم، کل خستگی این چند ماهو احساس کردم یهو پشتم... گریه می کنم

نمی دونم دوست داشتن چیه، نمیدونم از کجا میاد، نمیدونم چجوری ساکت میشه، چجوری از بین میره، هیچی نمیدونم... فقط میدونم قویه، خیلی قوی، خیلی خیلی قوی...

۰ ۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
اگر نتوانی خوب بنویسی، نمی توانی خوب فکر کنی. اگر نتوانی خوب فکر کنی، بقیه به جایت فکر خواهند کرد.
اسکار وایلد
پیوند های روزانه
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان