غم عمیق ترین حس جهانه و عشق تکون دهنده ترین!

اون روزا مثل فیلم از جلوی چشمام میگذرن،صحنه ای که وایساده بودی و از پشت پنچره اتوبوس بام بای بای می کردی، صحنه ای که از جلوی خونمون رد شدی و بام بای بای میکردی، صحنه ای که جلوم نشسته بودی و برام روی یه برگه داستان می نوشتی، تقویمی که اون روزای آخر بم دادی و داستان ما بود، سورپرایز کردنات، شمعهامون، اون موقع ها که سین از نگاهت میفهمید چقدر میخوای که باشم، مترو ولیعصر بعد از سه ماه… بینهایتن اون روزا و بینهایتن غم های من

عقل من نمیرسه به چیزی که خدا برام صلاح دیده برام، من هیچ وقت تو رو از خدا نخواستم همیشه دعا کردم چیزی که به صلاحمونه اتفاق بیفته و حتمن این صلاح بوده و حتا نمیتونم ازت ناراحت باشم که چرا این کارو کردی چون منم بودم همین کارو میکرد شاید…من میفهممت شاید بیشتر از هر کس دیگه ای، اما دلیل نمیشه که ازت ناراحت نباشم

۰ ۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
اگر نتوانی خوب بنویسی، نمی توانی خوب فکر کنی. اگر نتوانی خوب فکر کنی، بقیه به جایت فکر خواهند کرد.
اسکار وایلد
پیوند های روزانه
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان